تنگی نفس های به شماره افتاده سالمندان و جانبازان شیمیایی و ریوی و بیماران را چه کسی پاسخگو است؟
اکسیژن – دکتر سید علیرضا عظیمی - هوای شهرهای ریز و درشت کشور ما آلوده است. نه یک ذره و دو ذره، که بسیار آلوده است. تعارف هم ندارد. گرد و غبار که از خارج و داخل بر سرمان فرو می بارد، بنزین و گازوئیل مان که تقلبی و سمی و غیر استاندارد است، خودروهای مان که یا فرسوده اند یا پر مصرف یا فاقد فیلتر دوده و کنیستر، دولت الکترونیک که نداریم و برای هر کار کوچکی باید چهار گوشه شهر را بچرخیم، کارخانه ها و نیروگاه های مان که در آلوده کردن محیط زیست غوز بالا غوز شده اند، در شرایط تحریم توسط زورمداران عالم هم که هستیم و نه سوخت درست و حسابی می توانیم وارد کنیم، نه فناوریهای جدید کنترل آلودگی هوا و نه فیلتر کارخانه جات و غیره و غیره. علم و تجربه هم می گوید که آلودگی هوا سرطان زا است، آدم را سکته می دهد، آسم و آلرژی می آورد، هوش کودکان را کم می کند، افسردگی و خشونت پدید می آورد، عمر را کوتاه می کند، زنان بار دار، کودکان و سالمندان را ناکار می نماید، ام اس و آلزایمر و پارکینسون می آفریند، قبرستانها را آباد می سازد و میلیارد ها تومان ضرر و زیان اقتصادی به کشور وارد می نماید.
حالا این وضعیت تقصیر کیست؟ چه کسی باید گناه این وضع خراب هوا را که دنیای مردم را شبیه آخرت یزید کرده به دوش بکشد؟ مردم فریاد از دست دادن عزیزان خود را باید بر سر چه کسی بکشند؟ تنگی نفس های به شماره افتاده سالمندان و جانبازان شیمیایی و ریوی و بیماران را چه کسی پاسخگو است؟ کودکان معصوم این سرزمین که با کله های کچل شده از شیمی درمانی به جای پارک و شهر بازی و مدرسه در راهروهای بیمارستان گذر عمر می کنند، یقه چه مرجعی را باید بگیرند؟ آسمان آبی و باد صبا و خورشید تابان را باید از کی مطالبه کرد؟ وزیر نفت قبلی؟ رئیس جمهور پیشین؟ مدیران کارخانه ها؟ خودرو سازان؟ شهرداران؟ وزارت صنایع؟ سازمان حفاظت محیط زیست؟ نمایندگان مجلس؟ استانداران؟ وزارت بهداشت؟ رسانه ملی؟ اعضای شورای شهرها؟
دیگر چه کسانی کوتاهی کرده اند؟ آن صاحب خودرو که پیکان فرسوده سی و چند ساله اش در حال فروپاشی است و دودش خیابان را برداشته و در 24 ساعت شبانه روز در دو شیفت 12 ساعته توسط دو راننده پی در پی مشغول مسافر کشی است، کجای این داستان قرار دارد؟
شهروندی که طرح زوج و فرد را نقض می کند و در روزهای بحرانی آلودگی هوا با خودرو تک سرنشین سر کار می رود چقدر گناهکار است؟
مدیر کارگاه شن و ماسه ای که کارگاهش یک تنه نصف شهر مجاور را زیر گرد و خاک پنهان کرده جواب خدا را چه می دهد؟
آقا زاده ثروتمندی که با زیر ابروی برداشته و بازوهای قطور هورمونی سوار بر خودرو چند صد میلیونی هدیه حاج بابا، از 5 بعد از ظهر تا 3 بامداد روز بعد در خیابانها و بزرگراههای شمال شهر دور دور می زند تا هم هوا را آلوده کند، هم مزاحم زن و بچه مردم شود و هم با صدای نخراشیده خودرو اش - که چشم بد از آن دور باد- خواب و آسایش را بر صغیر و کبیر حرام نماید، چه پاسخی دارد؟
روزنامه نگار دو آتشه ای که از یخ زدن اردکهای مهاجر در اروپا تا مدل ریش فلان مسئول را رصد می کند اما یک یادداشت کوچک برای کاهش آلودگی هوا تهیه نمی کند، کجای این بازی است؟
معلمان فرهیخته ای که سر کلاس از حل معادله چند مجهولی درجه سه گرفته تا فرمول جبری هذلولی، موازنه اکسیداسیون و احیای آینه نقره ای، لف و نشر مرتب و غیر مرتب در کتاب فلان الدین بهمانی و زاویه انحراف الکترون در فلوی مغناطیسی مدار الکتریکی چنین و چنان، ساعتها و روزها سخن می گویند اما چند کلمه درباره محیط زیست یعنی هوایی که بدون آن تنها دو دقیقه زنده می مانیم و آبی که در فقدانش بیش از سه روز، جان از تنمان به در می رود، صحبت نمی کنند، چقدر مدیون هستند؟
و بالاخره آن دوست محترمی که برایش ایمیلی درباره روشهای کاهش آلودگی هوا فرستاده شده اما حال ندارد آن را برای 4 نفر دوست و خویشاوند و همکارش بفرستد، چه میزان سهل انگاری کرده است؟
خلاصه آنکه به بیان قرآن کریم "اِنَ اللهَ لا یُغَیِرُ ما بِه قَوم حَتی یُغَیِرُ ما بِه اَنفُسِهِم" خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی دهد مگر آنکه ابتدا آنها خودشان را تغییر دهند و به قول قدیمی ها "از ما است که بر ما" است. تا وقتی که ما خودمان به خودمان رحم نکنیم و جان و تندرستی مان برایمان به اندازه پول و مقام و قدرت و خودرو و تنبلی و زر و زیور و تتو و بادی بیلدینگ ارزش نداشته باشد و برای حفظ محیط زیست خود و خانواده وعزیزانمان وقت نگذاریم وعمل نکنیم، همین آش است و همین کاسه یا شاید به قول شاعر: به روز بدتر از این هم بیفتیم !
تاریخ نگارش : جمعه 93/5/3
نظرات شما عزیزان: